۱۲ مطلب با موضوع «سرگرمی» ثبت شده است

عکس العمل امریکایی ها پس از آنکه دومین پهبادشان را روی هوا شکار کردیم؛

 عکس العمل امریکایی ها پس از آنکه دومین پهبادشان را روی هوا شکار کردیم؛

* یک مقام مسئول امریکایی گفت: "شدیداً تکذیب می کنم! اصلا پهباد چی هست؟! ما اصلا پهباد نداریم که به خاک ایران فرستاده باشیمش! اصلا ما تو خاک ایران چه کار داریم که پهباد بفرستیم اونجا؟!"


 


* بعد از چند ساعت همان مسئول امریکایی گفت: "آهان! شما منظورتون پَهباد بود؟! من فکر کردم منظورتون پُهباد هست! خب آره! ما هم پهباد داریم، منتها اون پهباد ما نبوده! شاید پهباد یکی از همسایه هاتون بوده، داشته اونطرف ها دور می زده اشتباهی اومده داخل کشور شما!"

 

* چند ساعت بعد، همان مسئول امریکایی دوباره گفت: "اصلا اون چیزی که شما توی تصاویر تلویزیونی نشون دادین پهباد نبود که! ماکت پهباد بود! عمرا اگه تونسته باشین به یک پهباد به این آسونی نفوذ کنین و اختیارش رو به دست بگیرین! اون دفعه اول هم شانسی بود!"

 

* چند دقیقه دیگر همان مسئول امریکایی افزود: "اینقدر گفتید پهباد امریکایی، پهباد امریکایی؛ که خودم هم یک لحظه شک کردم! واستین برم پهبادهامون رو بشمرم ببینم کم شدن یا نه!"

 

* چند دقیقه بعد همان مسئول امریکایی گفت: "خب یکدونه از پهبادهامون کم شده بود! اما این هیچ چیزی رو ثابت نمی کنه! شاید جایی فرستادیمش و هنوز برنگشته! شاید هم به کسی قرضش دادیم و هنوز پس نیاوردش!"

 

* چند ثانیه بعد همان مسئول امریکایی با اشک و ناله گفت: "ای بابا! آره! پهباد ما بوده! همین رو می خواستین بشنوین؟! البته پهبادهای ما خیلی خفن هستن و به این راحتی نمیشه بهشون نفوذ کرد! حتما بنزینش تموم شده بوده و خودش خود به خود فرود اومده! وگرنه اینها غیرقابل نفوذ هستن!"

 

* چند دقیقه بعد، رئیس جمهور امریکا در حالیکه اشک در چشمانش بود، گفت: "من از طرف تمام امریکایی ها میگم غلط کردیم! اون یکی پهباد رو که پس ندادین؛ لااقل این یکی رو پس بدین! قول میدم دیگه پهبادهامون نیان طرف کشور شما! لطفا پس بدینش وگرنه ضررش رو بصورت قسطی ماهیانه از حقوقم کم می کنن!"


منبع : بولتن نیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

نقاشی های زنده شده

الساندرو دیدی،وقتی مداد به دست می‌گیرد آثاری خلق می‌کند که مرز بین واقعیت و 
خیال را از بین می‌برد. او از تکنیک‌هایی 
استفاده می‌کند که چشم انسان نقاشی‌هایش را به صورت سه بعدی و اشیای واقعی 
در زندگی می‌بیند.
 با یک مداد و کاغذ الساندرو دیدی آثاری خلق می‌کند که چشم انسان را فریب می‌دهد 

و باعث می‌شود همه باور کنند که نقاشی‌ها 

او دارای بعد هستند. این نقاش می‌گوید: من از خطای چشم انسان با استفاده از 

سایه‌ها و تکنیک‌های دیگر استفاده می‌کنم تا به 

نظر برسد که نقاشی‌هایم سه بعدی هستند. استفاده از برخی وسایل واقعی هم 

مانند 

یک حلقه یا حتی مداد نقاشی به این حس سه 

بعدی بودن کمک می‌کند.



بقیه عکس ها در ادامه مطلب ...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

سال خوبی براتون آرزو میکنم

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

هنر فتو شاپ و ...

هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر خداوند از آن با خبر است...

...

..

خرافی بودن آدمی تا چه اندازه؟؟

ترس از ماوراء الطبیعه انسان را از اشکالات چاپی عکس هم میترساند

..

برگرفته از سایت های خرافی...

ارواح کنار جنازه:


[تصویر:  jenn_ghost_real (1).jpg]


برگردان فارسی:

این عکس تنها چند ساعت قبل از آخرین نفس یک مرد در حال مرگ گرفته شده است. 

پس از ظاهرسازی، سه مه عجیب و رشته های نور به نظر می رسد که برخی بر این باورند ارواح آماده و در انتظار هستند.


English version:

This photo was taken just hours before a dying man's last breath.

upon development, three strange mists and light strings appeared, which some believe are spirits ready and waiting.


بقیه در ادامه مطلب...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

جوک 1

.......................-----------------------------.........................

این آرایشگاه زنونه ها به اندازه پیچ و مهره هوایپما آپشن داره
حالا سلمونی مردونه میری میگه سر یا صورت !؟

 

◊◊◊◊◊◊◊◊ جوک خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊ 

 

ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺟﺰ ﻣﻦ
ﺭﻓﺘﻢ ﭘﯿﺶ ﻣﺪﯾﺮ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ !؟
ﯾﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﻨﮕُﻼﺯﯾﺴﺎﺯﯾﻮﻡ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻮﺩﻡ !

 

◊◊◊◊◊◊◊◊ جوک خنده دار◊◊◊◊◊◊◊◊ 

 

توی این فیلما و سریالای خارجیا
همه به هم خیانت کنن ، هیچیشون نمیشه!
ولی اگه بچه‌شون مسابقه داشته باشه
پدر خانواده نره مسابقه‌شو ببینه؛ بنیان خانوادشون به باد میره !

  

.

.

بقیه در ادامه مطلب...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

zaheed2

سلام 
تواین پست براتون یکی دیگه از آهنگامو گذاشتم که سبکش با قبلی فرق داره امیدوارم خوشتون بیاد
فقط نظر ، نظر ، نظر

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

zaheed 1

سلام رفقا 

این آهنگ ساخت خودمه ، همینجوری از سر دل ساختمش

گوش کنید ، حتما نظر بدید که چجوری بود

در پناه حق



لینک دانلود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

نتوانسته ...

--با تفنگــش نتـــوانستــــه شکـــــارم بکنــد
-- رفته با مطرب و اینترنت و سـاز آمده است

-- نـــــاوگــانش نتــوانستــــه مهــــارم بکنـــد
-- رفته با لُعبتـک چشــــــم نـــواز آمده است

-- بمب و موشک نتـــوانستـــه بتــرساننــــدم
-- فیسبــوک و توییتر شایعه ســاز آمده است

-- شیمیـایی زد و من بـــــــاز عقب ننشستـم
-- با کراک و هروئین ، تاخت و تــاز آمده است

-- چون لگـن شــد اثـــر نــــاو هواپیمــــــا بــــر
-- پخش مـه پاره ز مهـواره به نـــاز آمده است

-- بس که از نغمــــه قـرآن و دعــــا می ترسد
-- با "رپ" و عربده و تپ تپ "جــاز" آمده است

-- فتنـــه هایش به بصیــــرت همه خنثی کردم
-- رفتــه با ساحــر و با شعبده بــاز آمده است

-- ایســم ها شرقی و غربی همه رسوا گشتند
-- فرقـــه پردازی و عرفــــــان مجـــاز آمده است

-- من جوانـم چو "علی اکبری" الگوی من است
-- مشق و تدبیـــــرم از او روح نــــواز آمده است

-- گر به حقّیـــــم ، از انبـــوه عــدو بـاکی نیست
-- مــرگ خونین و سعــادت به تــــراز آمده است
افسران - مار و پله به سبک افسران
-- من به یک ضــــربه کنم چــاره ی مکـر دشمن
-- مبطل منکـــر و فحشـــاء ، نمـــــاز آمده است

-- دشمنی کــو به دو صــد حیله ز در بیـرون شد
-- گر که غفلت کنی از پنجــــره بـاز آمده است !

-- جـــز دو روزی دگــر از دولت او باقـــــی نیست
-- استقـــامت کنی ، آن محـــــرم راز آمده است

-- بینــم آن روز شود بمب و مسلسل خــــاموش
-- بانگ "من مهدی ام" ازسوی حجاز آمده است

-- بنگـــر ... چشــم جهـــان رو به حقیقت وا شد
-- موج اسلام محمد (ص) به فــــــراز آمده است

منبع:
http://revayat91.tebyan.net/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

تقیه یا ایمان آبکی؟


 جوانی با چاقو وارد مسجد شد! گفت : بین شما کسی هست، مسلمان باشد ؟! همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، پیرمردی ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم. جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا!  پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت:  به مسجد بازگرد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاور. جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟! افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند! پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه میکنید! به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED

بدون شرح

52536_127.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ZAHEED